پایگاه تخصصی نجوا
هیچ بى نیازى مانند عقل و هیچ فقرى مانند جهل و هیچ میراثى همچون ادب و هیچ پشتیبانى مانند مشورت نیست. امام علی(ع)
چهار شنبه 1 خرداد 1392برچسب:, :: 12:19 ::  نويسنده : مهدی       

خدا ان حس زیبایست که درتاریکی صحرا .زمانی که هراس مرگ می دزدد سکوتت را . یکی مثل نسیم دشت میگوید :

کنارت هستم ای تنها...



جمعه 12 خرداد 1391برچسب:, :: 17:29 ::  نويسنده : مهدی       

نجار، یک روز کاری دیگر را هم به پایان برد . آخر هفته بود و تصمیم گرفت دوستی را برای صرف نوشیدنی به خانه اش دعوت کند.موقعی که نجار و دوستش به خانه رسیدند.قبل از ورود ، نجار چند دقیقه در سکوت جلو درختی در باغچه ایستاد .....

عد با دو دستش ، شاخه های درخت را گرفت .چهره اش بی درنگ تغییر کرد.خندان وارد خانه شد، همسر و فرزندانش به استقبالش آمدند ، برای فرزندانش قصه گفت ، و بعد با دوستش به ایوان رفتند تا نوشیدنی بنوشند .از آنجا می توانستند درخت را ببینند . دوستش دیگر نتوانست جلو کنجکاوی اش را بگیرد، و دلیل رفتار نجار را پرسید.نجار گفت :

 

-(( آه این درخت مشکلات من است . موقع کار ، مشکلات فراوانی پیش می آید ، اما این مشکلات مال من است و ربطی به همسر و فرزندانم ندارد. وقتی به خانه می رسم ، مشکلاتم را به شاخه های آن درخت می آویزم . روز بعد ، وقتی می خواهم سر کار بروم ، دوباره آنها را از روی شاخه بر می دارم .جالب این است که وقتی صبح به سراغ درخت می روم تا مشکلاتم را بردارم ، خیلی از مشکلات ، 

دیگر آنجا نیستند ، و بقیه هم خیلی سبکتر شده اند .))



شنبه 20 اسفند 1390برچسب:, :: 10:55 ::  نويسنده : مهدی       

کودکی که آماده تولد بود نزد خدا رفت و از او پرسید:
می گویند فردا شما مرا به زمین می فرستید، اما من به این کوچکی وبدون هیچ کمکی چگونه می توانم برای زندگی به آنجا بروم؟
خداوند پاسخ داد: در میان تعداد بسیاری از فرشتگان،من یکی را برای تو در نظر گرفته ام، او از تو نگهداری خواهد کرد
اما کودک هنوزاطمینان نداشت که می خواهد برود یا نه،گفت : اما اینجا در بهشت، من هیچ کاری جز خندیدن و آواز خواندن ندارم و این ها برای شادی من کافی هستند.
خداوند لبخند زد: فرشته تو برایت آواز خواهد خواند و هر روز به تو لبخند خواهد زد تو عشق او را احساس خواهی کرد و شاد خواهی بود
کودک ادامه داد: من چگونه می توانم بفهمم مردم چه میگویند وقتی زبان آنها را نمی دانم؟...
خداوند او را نوازش کرد و گفت: فرشتهّ تو، زیباترین و شیرینترین واژه هایی را که ممکن است بشنوی در گوش تو زمزمه خواهد کرد و با دقت و صبوری به تو یاد خواهد داد که چگونه صحبت کنی.
کودک با ناراحتی گفت: وقتی می خواهم با شما صحبت کنم ،چه کنم؟
اما خدا برای این سوال هم پاسخی داشت: فرشته ات دست هایت را در کنار هم قرار خواهد داد و به تو یاد می دهد که چگونه دعا کنی.
کودک سرش را برگرداند و پرسید: شنیده ام که در زمین انسان های بدی هم زندگی می کنند،چه کسی از من محافظت خواهد کرد؟
فرشته ات از تو مواظبت خواهد کرد ،حتی اگر به قیمت جانش تمام شود .
کودک با نگرانی ادامه داد: اما من همیشه به این دلیل که دیگر نمی توانم شما را ببینم ناراحت خواهم بود.
خداوند لبخند زد و گفت: فرشته ات همیشه دربارهّ من با تو صحبت خواهد کرد و به تو راه بازگشت نزد من را خواهد آموخت،گر چه من همیشه در کنار تو خواهم بود
در آن هنگام بهشت آرام بود اما صداهایی از زمین شنیده می شد.
کودک فهمید که به زودی باید سفرش را آغاز کند.
او به آرامی یک سوال دیگر از خداوند پرسید:
خدایا !اگر من باید همین حالا بروم پس لطفآ نام فرشته ام را به من بگویید..
خداوند شانهّ او را نوازش کرد و پاسخ داد:
نام فرشته ات اهمیتی ندارد، می توانی او را ...
*** مـادر***
صدا کنی



جمعه 6 آبان 1390برچسب:, :: 14:49 ::  نويسنده : مهدی       

A woman had 3 girls.

خانمی سه دختر داشت.


One day she decides to test her sons-in-law.

یک روز او تصمیم گرفت دامادهایش را تست کند.


She invites the first one for a stroll by the lake shore ,purposely falls in and pretents to be drowing.

او داماد اولش را به کنار دریاچه دعوت کرد و عمدا تو آب افتاد و وانمود به غرق شدن کرد.


Without any hestination,the son-in-law jumps in and saves her.

بدون هیچ تاخیری داماد تو آب پرید و مادرزنش را نجات داد.


The next morning,he finds a brand new car in his driveway with this message on the windshield.

صبح روز بعد او یک ماشین نو "براند "را در پارکینگش پیدا کرد با این پیام در شیشهءجلویی.


Thank you !your mother-in-law who loves you!

متشکرم !از طرف مادر زنت کسی که تورا دوست دارد!


A few days later,the lady does the same thing with the second son-in-law.

بعد از چند روز خانم همین کار را با داماد دومش کرد.


He jumps in the water and saves her also.

او هم به آب پرید و مادرزنش را نجات داد.


She offers him a new car with the same message on the windshield.

او یک ماشین نو" براند "با این پیام بهش تقدیم کرد.


Thank you! your mother-in-law who loves you!

متشکرم!مادرزنت کسی که تو را دوست دارد!


Afew days later ,she does the same thing again with the third son-in-law.

بعد از چند روز او همین کار را با داماد سومش کرد.


While she is drowning,the son-in-law looks at her without moving an inch and thinks:

زمانیکه او غرق می شد دامادش او را نگاه می کرد بدون اینکه حتی یک اینچ تکان بخورد و به این فکر می کرد که:


Finally,it,s about time that this old witch dies!

بالاخره وقتش ر سیده که این پیرزن عجوزه بمیرد!


The next morning ,he receives a brand new car with this message .

صبح روز بعد او یک ماشین نو" براند" با این پیام دریافت کرد.


Thank you! Your father-in-law.


متشکرم! پدر زنت

 



ادامه مطلب ...


شنبه 18 تير 1390برچسب:, :: 1:44 ::  نويسنده : مهدی       

سه پند لقمان به پسرش


روزی لقمان به پسرش گفت امروز به تو 3 پند می دهم که کامروا شوی.

اول اینکه سعی کن در زندگی بهترین غذای جهان را بخوری!

دوم اینکه در بهترین بستر و رختخواب جهان بخوابی

و سوم اینکه در بهترین کاخها و خانه های جهان زندگی کنی

پسر لقمان گفت ای پدر ما یک خانواده بسیار فقیر هستیم چطور من می توانم این کارها را انجام دهم؟

لقمان جواب داد:

اگر کمی دیرتر و کمتر غذا بخوری هر غذایی که میخوری طعم بهترین غذای جهان را می دهد .

اگر بیشتر کار کنی و کمی دیرتر بخوابی در هر جا که خوابیده ای احساس می کنی بهترین خوابگاه جهان است .

و اگر با مردم دوستی کنی و در قلب آنها جای می گیری و آنوقت بهترین خانه های جهان مال توست .


 



صفحه قبل 1 صفحه بعد

 
درباره وبلاگ

سلام .به وبلاگ من خوش اومدین.امیدوارم که با خوندن مطالب لذت ببرید.البته بعداز خوندن مطالب نظریادتون نره.این وبلاگ موضوعات ومطالب متنوعی داره اعم از مذهبی،علمی،و.....
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان دینی،داستان،ع





نويسندگان


ورود اعضا:

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 27
بازدید دیروز : 7
بازدید هفته : 49
بازدید ماه : 74
بازدید کل : 4100
تعداد مطالب : 50
تعداد نظرات : 6
تعداد آنلاین : 1