پایگاه تخصصی نجوا
هیچ بى نیازى مانند عقل و هیچ فقرى مانند جهل و هیچ میراثى همچون ادب و هیچ پشتیبانى مانند مشورت نیست. امام علی(ع)
شنبه 5 شهريور 1390برچسب:, :: 16:37 ::  نويسنده : مهدی       

اگر بر اب روی،خسی باشی.اگر بر هوا پری،پرنده ای باشی.دل بدست آر تا کسی باشی. "خواجه عبدالله انصاری"
-
"
-
سلامت تن در دوری از حسادت است. "امام علی(ع)"
 -
"
-
آن که توانا تر است انسان تر می بخشد. "امام علی(ع)
 -
" -"  
 -
"
-
چه زیباست هنگامی که در اوج نشاط و بی نیازی هستی دست به دعا برداری. "جبران خلیل جبران"
-
همین عیب برای دنیا بس است که وفا ندارد. "امام علی(ع)"
-
فرزندان و نسل جوان را محدود به آداب و اخلاق خویش نسازید،زیرا زمان انان غیر از زمان شما خواهد بود. "امام علی(ع)"
-
خوشبختی سراغ کسی میرود که فرصت اندیشی درباره بدبختی را ندارد. "امام علی(ع)"
 -

 

 



ادامه مطلب ...


شنبه 5 شهريور 1390برچسب:, :: 16:31 ::  نويسنده : مهدی       

زیر هر سنگ قبر یک تاریخ کامل خوابیده است.                                                (ماکسیم کورکی)

امید در زندگانی همان قدر اهمیت دارد که بال برای پرندگان.                  (ویکتور هوگو)

انسان سعاتمند کسی است که از هر خطایی تجربه ای کسب کند.                        (سقراط)

تجربه میوه ای است که او را نمی توان چید مگر پس از رسیدن.              (ارسطو)

سقوط عمیق تر معمولا به خوشبختی بلندتر منتهی می شود.                                (شکسپیر)

با یک اراده ی قوی شرایط دیگر چندان اهمیت ندارد.                              (گوته)

پیروزی متعلق به کسانی است که بیش از دیگران استقامت دارند.                       (ناپلئون)

داروی خشم خاموشی است.                                                                        (سقراط)

چیزی که دانش می آراید راستی است.                                                           (بوعلی سینا)

تحمل و بردباری بالاترین جرات و جسارت است.                                                (پاستور)

به یکدیگر مهر بورزید ولی از مهر بند نسازید.                                        (جبران خلیل جبران)

صبر عبارتست از حفظ آرامش برای رسیدن به نتیجه.                              (شکسپیر)

سریعترین راه دریافت عشق بخشیدن آن به دیگران است.                                  (آلبرت انیشتین)


 



ادامه مطلب ...


جمعه 4 شهريور 1390برچسب:, :: 17:54 ::  نويسنده : مهدی       

سلام دوستان مدتی بود که وبلاگ خراب شده بود وبیشتر مطالب وبلاگ پاک شده شما اگه علت اونو میدونید بهم اطلاع بدید................... 



ادامه مطلب ...


جمعه 4 شهريور 1390برچسب:, :: 17:53 ::  نويسنده : مهدی       

مدیر به منشی میگه برای یه هفته باید بریم مسافرت کارهات رو روبراه کن
منشی زنگ میزنه به شوهرش میگه: من باید با رئیسم برم سفر کاری, کارهات رو روبراه کن
شوهره زنگ میزنه به دوست دخترش, میگه: زنم یه هفته میره ماموریت کارهات رو روبراه کن
معشوقه هم که تدریس خصوصی میکرده به شاگرد کوچولوش زنگ میزنه میگه: من تمام هفته مشغولم نمیتونم بیام
پسره زنگ میزه به پدر بزرگش میگه: معلمم یه هفته کامل نمیاد, بیا هر روز بزنیم بیرون و هوایی عوض کنیم
پدر بزرگ که اتفاقا همون مدیر شرکت هست به منشی زنگ میزنه میگه مسافرت رو لغو کن من با نوه ام سرم بنده
منشی زنگ میزنه به شوهرش و میگه: ماموریت کنسل شد من دارم میام خونه
شوهر زنگ میزنه به معشوقه اش میگه: زنم مسافرتش لغو شد نیا که متاسفانه نمیتونم ببینمت
معشوقه زنگ میزنه به شاگردش میگه: کارم عقب افتاد و این هفته بیکارم پس دارم میام که بریم سر درس و مشق
پسر زنگ میزنه به پدر بزرگش و میگه: راحت باش برو مسافرت, معلمم برنامه اش عوض شد و میاد
مدیر هم دوباره گوشی رو ور میداره و زنگ میزنه به منشی و میگه برنامه عوض شد حاضر شو که بریم مسافرت...

 

 
   

 



ادامه مطلب ...


جمعه 4 شهريور 1390برچسب:, :: 17:51 ::  نويسنده : مهدی       

 

 

جواب دندان شکن

روزی لئون تولستوی در خیابانی راه می رفت که ناآگاهانه به زنی تنه زد. زن بی وقفه شروع به فحش دادن و بد وبیراه گفتن کرد .
بعد از مدتی که خوب تولستوی را فحش مالی کرد ،تولستوی کلاهش را از سرش برداشت و ...

محترمانه معذرت خواهی کرد و در پایان گفت : مادمازل من لئون تولستوی هستم .
زن که بسیار شرمگین شده بود ،عذر خواهی کرد و گفت :چرا شما خودتان را زودتر معرفی نکردید ؟
تولستوی در جواب گفت : شما آنچنان غرق معرفی خودتان بودید که به من مجال این کار را ندادید

 



جمعه 4 شهريور 1390برچسب:, :: 17:48 ::  نويسنده : مهدی       
بچه شتر: مادر جون چند تا سوال برام پیش آمده است. آیا می تونم ازت بپرسم؟
شتر مادر: حتما عزیزم. چیزی ناراحتت کرده است؟
بچه شتر: چرا ما کوهان داریم؟
شتر مادر: خوب پسرم. ما حیوانات صحرا هستیم. در کوهان آب و غذا ذخیره می کنیم تا در صحرا که چیزی پیدا نمی شود بتوانیم دوام بیاوریم.
بچه شتر: چرا پاهای ما دراز و کف و پای ما گرد است؟
شتر مادر: پسرم. قاعدتا برای راه رفتن در صحرا و تندتر راه رفتن داشتن این نوع دست و پا ضروری است.
بچه شتر: چرا مژه های بلند و ضخیم داریم؟ بعضی وقت ها مژه ها جلوی دید من را می گیرد.
شتر مادر: پسرم این مژه های بلند و ضخیم یک نوع پوشش حفاظتی است که چشم ها ما را در مقابل باد و شن های بیابان محافظت می کنند.
بچه شتر: فهمیدم. پس کوهان برای ذخیره کردن آب است برای زمانی که ما در بیابان هستیم. پاهایمان برای راه رفتن در بیابان است و مژه هایمان هم برای محافظت چشمهایمان در برابر باد و شن های بیابان است... .
بچه شتر: فقط یک سوال دیگر دارم... ..
شتر مادر: بپرس عزیزم.
بچه شتر: پس ما در این باغ وحش چه غلطی می کنیم؟

 



ادامه مطلب ...


جمعه 4 شهريور 1390برچسب:, :: 17:46 ::  نويسنده : مهدی       
از خون جوانان وطن
از میان تمام تصنیف های عارف شاید تصنیف " از خون جوانان وطن لاله دمیده " مشهورترین باشد . این تصنیف تاریخی، هفتمین تصنیف از مجموعه تصنیف های عارف است. او در مقدمه آن نوشته است :
این تصنیف در دوره دوم مجلس شورای ایران در تهران ساخته شده است. بواسطه عشقی كه حیدرخان عمواوغلی بدان داشت، میل دارم این تضنیف به یادگار آن مرحوم طبع گردد.   این تصنیف در آغاز انقلاب مشروطه ایران بیاد اولین قربانیان آزادی سروده شده است :
بند یك
هنگام  می و فصل  گل و گشت  چمن  شد
در بار بهاری  تهی از زاغ   و  زغن  شد
از ابر كرم ،  خطه ی  ری رشك ختن شد
دلتنگ  چو من مرغ   قفس  بهر وطن  شد
چه كجرفتاری ای چرخ
چه بد كرداری ای چرخ
سر كین داری ای چرخ
نه دین داری  ،
نه آیین داری  ای چرخ
بند دو
از خون  جوانان  وطن لاله  دمیده
از ماتم  سرو  قدشان، سرو خمیده
در سایه  گل بلبل از این غصه  خزیده
گل نیز چو من در غمشان جامه دریده
چه كجرفتاری ای چرخ ،
بند سه
خوابند  وكیلان  و خرابند    وزیران
بردند به سرقت همه سیم و زر ایران
ما را نگذارند  به  یك  خانه  ویران
یارب  بستان  داد فقیران  ز امیران
چه كجرفتاری ای چرخ ،
چه بد كرداری ای چرخ
سر كین داری ای چرخ
نه دین داری  ،
نه آیین داری  ای چرخ
بند چهار
از اشك همه  روی  زمین  زیر  و  زبر كن
مشتی  گرت از خاك  وطن  هست  بسر كن
غیرت كن  و اندیشه  ایام بتر كن
اندر جلو تیر عدو، سینه سپر كن
چه كجرفتاری ای چرخ ،
چه بد كرداری ای چرخ
سر كین داری ای چرخ
نه دین داری  ،
نه آیین داری  ای چرخ
بند پنج
از دست  عدو  ناله ی  من  از سر درد  است
اندیشه هر آنكس  كند از مرگ،  نه مرد است
جان  بازی عشاق، نه چون  بازی نرد  است
مردی  اگرت هست،  كنون  وقت  نبرد است
چه كجرفتاری ای چرخ،
چه بد كرداری ای چرخ
سر كین داری ای چرخ
نه دین داری  ،
نه آیین داری  ای چرخ
بند شش
عارف   ز ازل ،  تكیه  بر ایام  نداده  است
جز جام، به كس دست، چو خیام  نداده است
دل جز بسر زلف دلارام نداده است
صد زندگی ننگ بیك نام نداده است
چه كجرفتاری ای چرخ،
چه بد كرداری ای چرخ
سر كین داری ای چرخ
نه دین داری  ،
نه آیین داری  ای چرخ

 



ادامه مطلب ...


 
درباره وبلاگ

سلام .به وبلاگ من خوش اومدین.امیدوارم که با خوندن مطالب لذت ببرید.البته بعداز خوندن مطالب نظریادتون نره.این وبلاگ موضوعات ومطالب متنوعی داره اعم از مذهبی،علمی،و.....
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان دینی،داستان،ع





نويسندگان


ورود اعضا:

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 18
بازدید دیروز : 7
بازدید هفته : 40
بازدید ماه : 65
بازدید کل : 4091
تعداد مطالب : 50
تعداد نظرات : 6
تعداد آنلاین : 1